به دنبال مرگ ابوسعید ایلخانی و با غلبه تمایلات گریز از مرکز نظام قبیلگی مغولان و خیزشهای درونی بومیان دوره پراکندگی سیاسی و ناآرامیهای اجتماعی به اوج خود رسید. [1] در این زمان به دلیل گسترده شدن شکایات نیاز به فقهای برجسته بیشتر احساس میشد لذا حتی در جنگها، از جمله غنایم انسانی، علما بودند که استعدادیابی شده و به مناصبی دست پیدا میکردند. از جمله به عنوان نمونه شیخ شمس الدین محمد جزری بود که بعد از جنگ آنقره به اسارت تیمور در آمد و بعدها متصدی قضاوت شیراز شد. [2]
[1] رنجبر، مشعشعیان، ماهیت فکری-اجتماعی و فرآیند تحولات تاریخی، 91.
[2] شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه، ویراستهی سعید میر محمد صادق و عبدالحسین نوایی (تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۷)، ج 2، 1485.